بسته
(0) سبد خرید
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
لیست محصولات
    فیلترها
    زبان
    جستجو

    هشتگ من_و_سانسورچی / از حجم گوش تا گاومیش‌های تالاب شادگان!

    چهار شنبه, 14 شهریور,1397

    عصر ایران ؛ کاوه معین‌فر - حدود یک هفته قبل امیر مهدی ژوله در صفحه اینستاگرامش مطلبی منتشر کرد که در آن از خاطرات مربوط به زمان نویسندگی مجموعه‌های تلویزیونی، شبکه نمایش خانگی و اتفاقات مربوط به سانسور در آنها نوشت:

    « خانم‌های بازیگر در تلویزیون باید حتما شلوار گشاد و ضخیم بپوشن تا حجم پایشان معلوم نباشد، یا اینکه در سریال برره گفتند چرا حجم گوش شقایق دهقان از زیر روسری معلومه؟! (توجه کنید گوش نه،حجم گوش)

    [...] یا اینکه توی سریال باغ مظفر گفتن اشکال اومده که چرا غبغب خانوم جوزانی معلومه. جدا از اینکه اساسا چی غبغب تحریک کننده‌ست،سحر جوزانی داشت دق میکرد که من با چهل کیلو وزن غبغبم کجا بود و ...»

    در آخر هم با مطرح کردن هشتگ من_و_سانسورچی اضافه کرده بود که : « همه دوستان و همکارانم توی همه این سالها رو هم دعوت به این ذکر مصیبت‌ها می‌کنم. همچنین فعالین عرصه ادبیات، تئاتر، موسیقی، رادیو، تلویزیون،سینما،مطبوعات و ... »

    من و سانسورچی
    مهراب قاسم‌خانی هم دعوت ژوله را پاسخ داد و با #من_و_سانسورچی در صفحه اینستاگرامش نوشت:

    « در سریال "دزد و پلیس" قرار بود تمام خانوده شقایق به صورت موروثی دزد بودن و خانواده بهنام هم پلیس[...] قصه هم از یه جایى "رومئو و ژولیت" میشد، عشق یه پلیس و یه دزد. همون اول گفتن یه خانواده پلیس اصلاً نمیشه و اجازه ندارى با پلیس شوخى کنى. ما هم گفتیم چشم و فقط بهنام پلیس شد.

    [...] گفتن مادر خانواده دزد نباشه. توهین به مقام مادره. بازنویسى شد و مادر رو کلاً حدف کردیم. گفتیم مرده. گفتن حالا توهین به مقام پدره. بازنویسى شد. پدر رو هم تبدیل کردیم به دزد توبه کرده... تهش هم به هیچ قیمت راضى نشدن شقایق و بهنام به هم برسن. حتى گفتیم شقایق دزدى رو کنار میذاره و توبه میکنه... نشد...»

    من و سانسورچی

    قاسم‌خانی در یک پست دیگر هم ادامه داد:

    « توی شبهای برره علاوه بر نویسنده طراح صحنه هم بوده و درباره اینکه ابتدا گفتن باید عکس رضاخان باشد تا معلوم شه سریال در چه مقطعیه [...] بعد گفتن چرا توى سریال کمدى تلویزیون جمهورى اسلامى هر شب عکس رضاشاه نشون میدید؟ ورش دارید.

    [...] ولی دوباره گفتن که این که اول بوده و الان ورش داشتین قابل تفسیره و ایجاد شبهه میکنه. سریع برش گردونید. باز اومدن. معلومه واقعاً داشتن اذیت میشدن طفلیا... ولى این دفعه راه چاره رو یافته بودن. قرار شد عکس باشه، ولى ببریمش بالا و کادر رو یه جورى ببندیم که سرش توى کادر نباشه...»

    مصطفی کیایی (کارگردان و نویسنده سینما) هم از تجربه خودش با سانسور در صفحه اینستاگرامش نوشت حدود سال 83 مستندی ساخته است که در صحنه ای از آن قرار شده در تالاب شادگان اهواز گاو میش‌ها از آب بیرون بیایند. وقتی فیلم را آماده می‌کنند یک برگه اصلاحیه از تلویزیون می‌دهند که  اولین مورد ممیزی درآوردن پلان خروج گاو میش‌ها از آب اونم از زاویه پشت است. کیایی دلیل را که پرسیده گفتن: خروج گاومیش از آب اونم از پشت تحریک کننده است!

    این برخی از موارد سانسوری است که پرده از پشت صحنه تولیدات داخلی برمی‌دارد والا کوتاه کردن فیلم‌های خارجی و یا قرار دادن آباژور و گلدان در بخشی از تصویر از دیگر اتفاقاتی است که همواره شاهد آن بوده‌ایم.

    یکی از دوستان به طنز می گفت: بهترین کارکرد سانسور اینه که قدرت تخیل ما را بالا می‌بره، با خود فکر می‌کنیم که چه حرفی زده شد که آنرا پخش نکردند و یا چه اتفاقی رخ داد؟ آرام، آرام هنرمندان آن بخش که به تخیل ما ارتباط داشت را دارند آشکار می‌سازند.

    شکی نیست که ممیزی، اصلاح، تعدیل و ... در همه جای جهان وجود دارد. مثلا ممکن است استعمال دخانیات را نشان ندهند. همچنین حذف برنامه های نژادپرستانه یا ترویج دهنده نژادپرستی، سوء استفاده جنسی به ویژه سوء استفاده جنسی از کودکان، برنامه های دعوت کننده به خشونت یا ترویج دهنده نفرت و کینه از جمله این موارد هستند.

    نکته‌ حائز اهمیت این است که بعضی از موارد سانسور یا منکراتی بیشتر شبیه شوخی است و هر چه زمان می‌گذرد بیهوده بودن آن اعمال محدودیت، بیشتر نمایان می‌شود از پتوپیچ کردن دستگاه‌های ویدیو در دهه 60 تا ممنوع بودن پیراهن آستین کوتاه در ادارات و تا همین مواردی که این چند روز در حوزه هنر به آن اشاره شد.

    من و سانسورچی
    نمود بیرونی این برخورد به گونه‌ای است که انگار یک نوع چند دسته‌گی وجود دارد، یعنی تولیدکنندگان برنامه‌ها با پخش کنندگان در یک اجماع فکری‌، سیاسی، فرهنگی نیستند، برنامه‌ساز تولیدی انجام داده است که حداقل بخشی از آن مورد تایید پخش کننده نیست!

    اگرچه در شرایط الان روند اتفاقات به گونه ای شده است که سانسور بکنند معترضیم ولی سانسور نکنند هم خود ما آنقدر آن را درفضای مجازی و ... به همدیگر نشان می دهیم و با تعابیری چون سوتی ناظر پخش یا تلویزیون از آن یاد می کنیم که آن بنده خدا هم این دفعه بیشتر تلاش می کند تا سوتی ندهد و بالطبع بدترسانسور می کند و ...

    محدودیت سلیقه‌ای و بدون معیار مشخص در هر رسانه‌ای، مدام دایره را تنگ‌تر و مخاطب را نسبت به آن رسانه بی اعتمادتر می‌سازد. بهتر است سانسورچی به این فکر کند که موارد غیر قابل پخش یا مشکل‌دار از زوایه دید او، به گونه‌ای است که از نظر دیگران مانند عمل بیهوده محسوب می شود و هیچ توجیه یا استدلال درستی پشت آن قرار نمی‌گیرد.

    طبیعتا امروزه هم مواردی وجود دارد که در بازبینی ذکر خواهد شد این صحنه یا فلان اتفاق را حذف یا عوض کنید اما همین موارد هم چند صباحی بعد در زمره اتفاقاتی قرار می گیرد که ذکر آن باعث تعجب و تاسف خواهد شد، پس جناب سانسورچی زاویه دیدت را لطفا کمی بازتر کن و واقعیت‌های جامعه را مورد توجه قرار بده نه مصلحت شخصی و تلاش برای حفظ مقام، پست و میز.

    برچسب ها

    ثبت نظر