به گزارش سایت دفتر مشق به نقل از ایرنا
روزنامه ایران در یادداشتی، نوشته است: حضور رهبری معظم انقلاب در نمایشگاه کتاب پیام مهمی داشت. شاید یک وجه آن تأکید دائمی ایشان به اهمیت مطالعه و کتاب است، ولی وجه دیگر پیام این حضور به شرایط کنونی کشور برمیگردد که علیرغم همه این مشکلات، تأکید ایشان همچنان بر غنای فرهنگی و نیز نشان دادن آرامش خاطر نسبت به آینده کشور است. تصویر بشاش ایشان در حالی که مشغول خواندن کتاب شعری از شاملو که تصویری از او را بر جلد دارد نشان از منش و نگرشی متمایز دارد که علیرغم اختلافات و افتراقات عمیق به جایگاه تخصصی افراد و امکان انتشار اشعار و افکار احترام میگذارند و این الگویی است که باید سر
مشق همه قرار گیرد. فارغ از این نکته، ایشان به چند مسأله نیز اشاره کردند. از جمله اینکه:
«صورت وضعیت نشاندهنده این است که مردم هنوز کتاب میخرند و برای خواندن، میخرند... دنیای کتاب، دنیای پیچیدهای است و این نکتهای است که آقای صالحی [وزیر ارشاد] باید توجه کند... باید مسأله کاغذ را حل کرد؛ این طور نمیشود... وزیر فرهنگ و وزیر صنعت بنشینند و این مسأله را حل کنند.»
برخلاف تصور رایج که وضع کتاب را بد و ناخرسندکننده میداند، باید گفت که علیرغم مشکلات اقتصادی این ادعا مقرون به صحت نیست. این مسأله را در یادداشت روزهای پیش توضیح دادیم که چرا برخلاف تصور رایج وضع کتاب حداقل تاکنون خوب بوده است. در سال 1396 تعداد عناوین کتاب به مرز صد هزار عنوان رسید، هرچند بخشی از این تعداد کتابسازی است ولی حتی بخشی از آن میتواند مهم باشد، بویژه در حوزههایی که کتابخوانان به آن علاقه دارند. این در حالی است که طی سالهای 1390 تا 1396، میانگین قیمت کتاب سه و نیم برابر رشد داشته که بسیار فراتر از میزان تورم است. با این حال همچنان اقتصاد کتاب پویایی نسبی خود را داشته است.
ولی با این حال و با توجه به افزایش شدید قیمت کاغذ در یک سال گذشته، به احتمال فراوان ناشران با مشکل جدی مواجه خواهند شد و با توجه به وضعیت عمومی اقتصاد کشور احتمالاً تقاضای مردم نیز برای کتاب کاهش پیدا میکند. زیرا کتاب جزو کالاهای پرکشش است، یعنی اگر درآمد مردم کم شود، نقش و سهم کتاب در سبد مصرفی مردم کاهش بیشتری پیدا خواهد کرد و
برعکس .
مردم نمیتوانند از هزینههای غذا، حمل و نقل، اجاره، درمان و... کم کنند، بلکه از مسائلی چون اوقات فراغت و فرهنگ کم خواهند کرد. لذا دولت میتواند با برنامهریزی تا حدی به جبران این نقیصه کمک کند و اجازه ندهد که سبد کالای مصرفی مردم از کتاب خالی شود. نکته مهم این است که اگر کسی گوشت نخرد یا کمتر بخرد میتواند با برخی از کالاهای دیگر آن را جایگزین کند، ولی قضیه کتاب فرق میکند، کالای جانشین آن شبکههای مجازی کمعمقی هستند که کارکرد مثبت کتاب را ندارند.
به علاوه اگر تقاضا برای کتاب کم شود، مشکل مهمتری رخ میدهد و آن عقیم شدن تولید فکر است. در واقع یک بخش مهم بازار کتاب به همین تولیدکنندگی اهل فکر مربوط میشود. اهمیت این تولید کمتر از اهمیت مصرف آن نیست. اگر مصرف قطع شود، تولید فکر نیز متوقف خواهد شد و این آغاز انحطاط فکری است. اینکه چگونه این مسأله حل شود، نیازمند راهحل کارشناسی است و به طور قطع مشارکت ناشران در رسیدن به چنین کاری ضروری است. خلاصه اینکه کالای کتاب قابل جایگزینی نیست، یا حداقل جایگزینهای آن کیفیت و اثرگذاری مفید را ندارند. چاپ و انتشار کتاب به منزله زنده بودن جامعه فکری است و لذا باید تداوم پیدا کند. راه حل کاغذ نیز باید با مشارکت دولت و ناشران حل شود و از راههای مبتنی بر رانت نیز بشدت پرهیز شود. و بالاخره جذابیت کتاب را با سیاستهای سلیقهای ممیزی، کم نکنیم تا دچار زیان مشابه حاصل از بسته شدن مطبوعات نشویم.
*منبع: روزنامه ایران،1398،2،10
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131