تهران (پانا) - رضا پورخلیلی، خواننده اپرا و مدرس موسیقی، از فضای نامناسب موجود برای فعالان موسیقی کلاسیک خصوصا آواز کلاسیک در سالهای اخیر سخن گفت.
این خواننده باریتون و مدرس آواز در گفتوگویی با خبرنگار فرهنگی پانا از فضای حال حاضر کشور برای فعالان موسیقی کلاسیک خصوصا اپرا و آواز کلاسک ابراز نگرانی کرد.
این خواننده که سابقه بازی در چند اثر تئاتری برجسته از جمله «بیرون پشت در» (سال 94 تالار حافظ) را نیز در کارنامه هنری خود دارد، درباره اجرای آثار موسیقی کلاسیک خصوصا آواز کلاسیک در فضای امروز فرهنگ و هنر ایران میگوید: این روزها کار کلاسیک خیلی کم به صحنه میرود، چون فکر میکنم مخاطب این روزها حال و حوصله کار کلاسیک را ندارد. بسیاری از فعالان اپرا در ایران از کشور خارج شدند و مدتهاست شاهد اجرای آواز اپرا یا کلاسیک روی صحنه نبودیم. هوای آواز کلاسیک ابری است.
وی افزود: خوانندگان اپرا که طی بازه زمانی کوتاهی توانستند در ایران فعالیتهایی داشته باشند امروز اجازه یا توان فعالیت ندارند. چون اجاره سالنها بسیار گران شده و موانع بسیاری نیز برسر راه گرفتن مجوز وجود دارد.
خواننده اپرای «فلوت سحرآمیز» که در سال 92 برای اجرای نقش «پاپاگنو» در اثر گرانقدر موتزارت مورد تحسین کارشناسان و علاقهمندان آواز کلاسیک ایران قرار گرفته بود در پاسخ به این سوال که «چه موانعی برسر راه گرفتن مجوزها وجود دارد؟» میگوید: در گذشته مثلا سالهای 91 تا 94 برای گرفتن مجوز متن اشعار را به یک دارالترجمه رسمی میبردیم. بعد ترجمهها با مهر دارالترجمه به شورای شعر دفتر موسیقی ارائه میشد و پس از گرفتن تاییدیه شورای شعر کار مجوز به انجام میرسید، ولی امروز این مراحل کاملا فرق کرده است. امروز برای گرفتن مجوز لازم است پارتیتور کامل را برای هر قطعه آوازی ارائه کنیم و این شرط معضل بزرگی برسر راه فعالان آواز کلاسیک ایجاد کرده است.
وی توضیح داد: در ایران آوازخوانهای کلاسیک با استفاده از دو عنصر «وکال» و «اسکور» به اجرای قطعات خود میپردازند. وکال (Vocal) یعنی خط آوازی و اسکور (Score) یعنی خط پیانو که به آن «پیانووکال» یا «پیانوآواز» هم گفته میشود. ما طی دوران یادگیری و دانشجویی خود یک سری کتابها را متناسب با رشته خود تهیه کرده بودیم؛ مثلا من به عنوان خواننده باریتون همه رپرتوارهای باریتون موسیقی کلاسیک را دارم و علاوه بر آن وکالاسکورهای صداهای دیگر را هم دارم چون این منابع در سیستم آموزش و تدریس هم به کارم میآید، اما پیداکردن پارتیتور کامل به هیچ وجه کار آسانی نیست.
پورخلیلی درباره مشکلات تهیه پارتیتور کامل برای یک قطعه کلاسیک گفت: در گذشته چند فروشگاه موسیقی بودند که میشد از طریق آنها منابع موسیقی را تهیه کرد، اما این فروشگاهها امروز ورشکست شدند و به فعالیتشان پایان دادند و درنتیجه پیدا کردن کتاب موسیقی کار مشکلی شده است. منابعی هم که در مراکزی مثل میدان انقلاب قابل دسترسی هستند عمومی است و به هیچ وجه نمیتوان منابع تخصصی مثلا برای باریتون یا تنور پیدا کرد. اگر هم بخواهیم آن را از خارج کشور تهیه کنیم هزینه هنگفتی به خریدار تحمیل خواهد شد؛ مثلا شما باید یک پارتیتور کامل را هزار یا دوهزار دلار خریداری کنید تا از میان آن تنها یک قطعه را اجرا کنید. به همین ترتیب برای سایر قطعات اجرا باید جداگانه هزار دلار یا بیشتر بپردازید و برای کنسرتی مثلا با 20 آریا باید 20 پارتیتور خریداری کنید. همانطور که میبینید این کار تقریبا غیرممکن به نظر میرسد و چنین است که اجرای کنسرت آواز کلاسیک غیرممکن مینماید.
این خواننده باریتون در ادامه به هزینه اجاره سالن برای اجرا اشاره کرد و گفت: در گذشته هزینه اجاره تالار رودکی ، که معمولا برای چنین اجراهایی درنظر گرفته میشود، 3 تا 3 و نیم میلیون تومان بود اما امروز بنیاد رودکی این مبلغ را به 10 میلیون تومان افزایش داده است.
وی ادامه داد: علاوه بر این، تالار رودکی بیشتر مایل به همکاری با گروههای تئاتری است و من گرچه خودم تئاتری هستم از این اوضاع اصلا خوشنود نیستم. بچههای آوازی نمیتوانند سالنها را برای اجرا بگیرند و فضای آوازی در کشور دایر نیست و کسی کار آوازی نمیکند.
پورخلیلی اضافه کرد: بسیاری از خوانندگان آواز کلاسیک این روزها بیشتر مشغول تدریس هستند و گاه اجراهای محدودی در سالنهای کوچک خصوصی مثلا گالریها دارند که به هیچ وجه برای فضای فرهنگی کشور بزرگی مثل ایران، با صدها هنرمند و فعال حوزه موسیقی کلاسیک، آمار جالبی نیست.
گفتوگو: عاطفه بزرگنیا