بسته
(0) سبد خرید
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
لیست محصولات
    فیلترها
    زبان
    جستجو

    تفاوت نسل‌ها اثر خود را می‌گذارد

    دوشنبه, 28 آبان,1397

    به گزارش سایت دفتر مشق به نقل از ایرنا

    از جمله علی سرزعیم استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که معتقد است نسل جدید مدیران، متناسب با تحولات و تغییرات حکمرانی در ایران، پذیرای تغییرات ضروری خواهند بود. او درعین حال می‌گوید این اتفاق در نهایت به افزایش کارآیی دیوانسالاری ایران ختم می‌شود. او نگرانی مقاومت بدنه نسبت به این تغییر را بی وجه می‌داند و می‌گوید که بدنه، به امید اینکه راه ارتقا برای آنان نیز هموار خواهد شد، با این جابه‌جایی همراهی خواهند کرد. گفت‌وگو با او را بخوانید.

    ** آیا اجرای قانون منع بکارگیری بازنشستگان باعث جوانگرایی در نظام اداری کشور می‌شود؟
    به صورت طبیعی چنین اتفاقی می‌افتد، زیرا سمت‌های مدیریتی خالی می‌شود و این سمت‌ها باید از سوی نسل بعد پر شود. اما به باور من، سؤال اصلی در این رابطه می‌تواند این باشد که اساساً چرا این قانون مطرح شد؟ واقعیت این است هنگام آغاز به کار دولت یازدهم شرایط اقتصادی بسیار وخیم بود، شیرازه امور از دست رفته و نظام اداری، آشفتگی شدید داشت. در آن مقطع، دولت برای اینکه در کوتاه‌ترین زمان بتواند نظم بوروکراسی ایرانی را برگردانده و درعین حال کشور را اداره کند، تصمیم گرفت از کسانی که قبلاً تجربه مدیریتی داشتند استفاده کنند. بنابراین، این تصمیم مبنی بر اینکه کسانی که در گذشته مدیر بودند، بار دیگر بازگردانده شوند، در آن مقطع تصمیم درستی بود. حسن این قضیه این بود که رتق و فتق امور به سرعت انجام شد و نظام اداری کشور که دچار از هم گسیختگی شده بود هم تثبیت شد. اما اشکال ماجرا این بود که این تصمیم، متوسط سن در نظام اداری کشور را بسیار بالا برد. کارشناسان در سال‌های 93و 94 به انحای مختلف به دولت یادآوری کردند حال که برجام امضا و دغدغه‌ها تاحدودی رفع شد، باید به سرعت نیروهای جوان را وارد میدان کرد. زیرا متأسفانه واقعیت این بود که وقتی افراد گذشته برمی گردند، دیگر به سادگی مناصب مدیریتی را رها نمی‌کنند. به همین جهت این مسأله باعث ایجاد یک سنگینی و لختی در نظام اداری شده و این احساس به وجود آمدکه نظام اداری ما پذیرای روی کار آمدن نسل جدید نیست. در این زمینه مطالبه‌ای از پایین وجود داشت و سرانجام مجلس وارد عمل شد و دولت را به این کار ملزم کرد. این مصوبه نیز به نوبه خود شوکی وارد کرد؛ به این معنی که گروه‌ها و مدیران تربیت نشده‌اند؛ جانشین پروری نشده است و ناگهان حجم بالایی سمت خالی شده است. باوجود این تلقی نسبت به این مصوبه، من بر این باورم که نسل جدید از پس این شوک بر می‌آید و می‌تواند به سرعت خلأهای موجود را برطرف کند. فکر می‌کنم کسانی که در آستانه تصدی سمت‌های جدید هستند، سال‌ ها مشق ‌های مدیریتی خود را نوشته‌اند، کارهای خود را به دست گرفته‌اند، فقط به سمت‌ها نرسیده‌اند. حالا اما فرصت دارند که به این سمت‌ها هم برسند.

    ** شما در کتاب «پوپولیسم ایرانی» گفتید که نظام اداری ایران در سال 84 به یک پختگی یا به مرز میوه دادن رسیده بود که ناگهان شرایط زیر و رو شد و ما شاهد یک گسست در بوروکراسی ایرانی بودیم. فکر نمی‌کنید که امروز خلأ 84 تا 92 به سادگی پر کردنی نباشد و انتقال تجربیات مدیریتی چندان هم ساده نباشد؟
    متأسفانه به همان دلیل که به شما گفتم، دولت روحانی نتوانست این خلأ را پر کند، زیرا کل نظام اداری گذشته، بازگشت و این باعث شد فرآیند طبیعی ارتقای افراد ادامه پیدا نکند. برای این مسأله، ارتقا در ارتش مثال خوبی است. در یک نیروی مسلح، افراد از سرجوخه به گروهبان و افسر و در نهایت هم به ژنرالی می‌رسند و با یک نظم منطقی این سلسله مراتب را طی می‌کنند، اما در نظام اداری کشور این فرآیند در یک مقطعی به هم ریخت و کل آن رویه آسیب دید. متاسفانه در دوره اخیر هم دیدیم که جوانگرایی در دولت کمتر از حد انتظار بود؛ حتی در دولت دوازدهم. آقای روحانی شخصا تک تک وزرا را ملزم کرده بود تا حداقل یکی از معاونان آنان جوان باشد، اما این رویکرد به سایر بخش‌ها تسری پیدا نکرد.

    ** برخی می‌گویند پشت این مصوبه مجلس یک رویکرد سیاسی وجود دارد. شما هم چنین عقیده‌ای دارید؟
    من چنین اعتقادی ندارم. شما هر کاری که بکنید، دلالت‌ها و پیامدهای سیاسی خواهد داشت. آیا این امر به این معنی است که انگیزه اصلی سیاسی بوده است؟ من این طور فکر نمی کنم. در مقابل بر این عقیده‌ام که یک مطالبه عمومی و درست در جامعه ایجاد شده بود که توانست نظر اکثریت مجلس را به یک موضوع جلب کند و این، جلب نظر مجلس برای جوانگرایی در نظام اداری کشور را نباید ساده گرفت. بنابراین این مطالبه و این مصوبه مجلس، واکنشی بود به مشکلی که در نظام اداری ایران وجود داشت.

    ** گفتید که جوانان می‌توانند جاهای خالی را پر کنند، اما به نظر می‌رسد درست به اندازه مقاومتی که در خالی کردن پست‌ها وجود داشت، در انتقال تجربیات هم مقاومت وجود داشت. یعنی نسل گذشته بروکرات‌ها بی میل نبود که نظام اداری ایران را با بحران جانشینی مواجه کند؟
    این طبیعی است و مقاومتی وجود دارد. اما معتقدم چون نسل جدید تحصیلات بهتری دارد ، به همان نسبت مقاومت کمتری نسبت به تغییر دارد ؛ ایده‌های جدیدی دارد؛ پذیرش بیشتری دارد و روزآمدتر است. بنابراین به سرعت می‌تواند این خلأ را پر کند. ضمن اینکه فکر می‌کنم بدنه بوروکراسی ایران کمک می‌کند تا این چرخش اتفاق بیفتد.

    ** نشانه شما چیست؟
    به این دلیل که می‌بینند راه برای خود آنان هم بازخواهد شد. بنابراین حدس من این است که بدنه بروکراسی کمک خواهد کرد تا مدیران جدید زودتر مستقر و متمرکز شوند.

    ** گفتید آقای روحانی تأکید داشت هر وزیر دست‌کم یک مدیر جوان داشته باشد. فکر می‌کنید اگر این قانون نبود، این مطالبه رئیس جمهوری محقق می‌شد؟
    رئیس جمهوری این تأکید که هر وزیر حداقل یک مدیر جوان منصوب کند را پیش از تصویب این قانون مطرح کرده بود. اما در هر صورت باید توجه داشت که رئیس جمهوری باید مسائل بسیاری را تعقیب و مدیریت کند و نمی تواند همه مسائلی که در پی آن است را به صورت لحظه ای و دایم پیگیری کند. به عبارت دیگر، نمی شد انتظار داشت رئیس جمهوری فهرست ریز و جزئی مدیران هر وزارتخانه و اینکه چند جوان منصوب شدند را دنبال کند. طبیعی است که رئیس جمهوری انتظار دارد وزرا این مسأله را دنبال کنند، اما وزرا هم فرازو فرودهای خود را دارند و در نهایت در اجرای این مسأله هزار و یک ملاحظه ایجاد می‌شود.

    ** مسأله مهم در این میان، دغدغه کارآمدی است. آیا این امر به کارآمدی نظام اداری منتهی می‌شود؟
    اگر باور داشته باشیم که سطح حکمرانی ما باید ارتقا یابد و باید تغییر کند، در این صورت مزایای این اتفاق از هزینه‌های آن بیشتر خواهد بود. یعنی تجربه‌ای که نسل مدیریتی قبل داشت، متناسب با نوع حکمرانی بود که در گذشته وجود داشت. حالا اگر قرار باشد نوع حکمرانی عوض شود، بخشی از آن تجربه دیگر کارآمد نخواهد بود. بنابراین احتیاج داریم مدیرانی داشته باشیم تا ایده‌های جدید داشته باشند.

    ** از این تغییر مدیریت یا داشتن ایده‌های جدید مثالی بزنید.
    سبک سنتی مدیریت دولتی در ایران، تشکیل جلسه است. اگر مدیران را رها کنید، می‌خواهند صبح تا شب جلسه برگزار کنند و همه تصمیمات را هم، نه به صورت فردی، بلکه فقط در جلسات بگیرند. هرچقدر هم به آنان گفته شود چه ضرورتی دارد این همه جلسه تشکیل شود؟ یا چه ضرورتی دارد که این همه دور هم جمع شویم؟ چه ضرورتی دارد که این همه وقت خود را در رفت و آمد تلف کنیم؟ این همه راه‌های ارتباطی ایجاد نشده است؟ نمی شود اسکایپ کرد و حرف‌ها را شنید و این همه وقت را در رفت و آمد تلف نکرد؟ باز هم همان رویه سابق را دنبال می‌کنند. نسل قبل مدیران اصلاً حاضر نبود به این مسائل فکر بکند، اما مدیران جوان سریع با این پرسش‌ها و ایده‌ها کنار می‌آیند که با اسکایپ راحت تر می‌توان حرف‌ها را زد و نیازی به صرف این همه وقت و هزینه برای جلسات نیست.

    ** آنچه مطرح می‌کنید، ایده‌هایی است که طیف‌های خاصی از بروکرات‌ها دنبال می‌کنند که غالباً سابقه دانشگاهی دارند، اما مسأله این است که بیشتر نیروهای جایگزین، از بدنه خواهند آمد و بدنه، به شیوه گذشته مدیریت خو کرده است.
    این طور نیست. بالاخره تفاوت نسل‌ها اثر خود را می‌گذارد. خود من حالا در دولت هستم و می‌بینیم افرادی که در رده‌های میانی بوروکراسی هستند، بشدت نسبت به گذشته متفاوت هستند و بسیار بسیار نسبت به تغییر پذیراتر هستند.

    منبع: روزنامه ایران؛ 1397،8،28
    گروه اطلاع رسانی**1699**2002

    برچسب ها

    دفترمشق دانشگاه
    ثبت نظر