بسته
(0) سبد خرید
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
لیست محصولات
    فیلترها
    زبان
    جستجو

    بزرگ‌ترین فیلم‌های ساخته‌نشده تاریخ | گلادیاتور ۲، بیگانه ۳ و دل تاریکی اورسن ولز

    شنبه, 12 آبان,1397

    بزرگ‌ترین فیلم‌های ساخته‌نشده تاریخ | گلادیاتور ۲، بیگانه ۳ و دل تاریکی اورسن ولز

    سینما و تلویزیون > سینمای‌ جهان - همشهری آنلاین:
    هر چند «سوی دیگر باد» اورسن ولز تابستان امسال ۴۸ سال پس از کلید خوردن پروژه آماده نمایش شد و روی پرده رفت اما فیلمساز فقید آمریکایی دست‌کم یک فیلم ناتمام دیگر هم در کارنامه دارد.

    به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایران‌آرت، ولز سال 1985 در 70 سالگی از دنیا رفت و 33 سال دیگر زنده نماند تا شاهد نمایش عمومی «سوی دیگر باد» خودش باشد. از این نظر، بخت با تری گیلیام یار بود که توانست «مردی که دن کیشوت را کشت» را پس از حدود 30 سال به سرانجام برساند و در جشنواره کن به نمایش بگذارد. آنچه در پی می‌آید، پنچ پروژه سینمایی بلندپروازانه است که هرگز فرصت تولید و اکران نیافتند.

    1. دل تاریکی، اورسن ولز: فیلمساز نابغه در 1939 پسر طلایی آمریکا بود و هالیوود هم که می‌خواست روی یک داستان 174 صفحه‌ای از جوزف کنراد سرمایه‌گذاری کند، گزینه‌ای بهتر از ولز جوان نداشت. «دل تاریکی» داستان سفر پررمز و راز و ماجراجویانه کاپیتان چارلز مارلو به دل جنگل‌های آفریقا بود و ولز می‌خواست آن را از نمای نقطه‌نظر اول شخص با برداشت‌های بلند و طولانی بسازد. به این ترتیب و با توجه به جنگلی بودن لوکیشن‌ها، هزینه تولید فراتر از یک میلیون دلار می‌شد و تماشاگران فقط می‌توانستند چهره کاپیتان را با بازی خود ولز در آینه و بازتاب آب تماشا کنند. شرکت آر‌کی‌اُ طبق پیش‌بینی‌ها پروژه «دل تاریکی» را به بایگانی سپرد و سراغ یک ایده ناب و اصیل از خود ولز رفت؛ «همشهری کین» که سرنوشت و آینده تمام سازندگانش را برای همیشه عوض کرد.

    2. ارباب حلقه‌ها، جان بورمن: سال 1970 همه جا حرف از «ارباب حلقه‌ها» بود و طبیعی بود خیلی زود پای تولید فیلمی بر اساس آن هم به میان بیاید. استودیو یونایتد آرتیستز که حق تولید نسخه سینمایی را بر اساس رمان جی‌آر‌آر تالکین در اختیار داشت و آن را با جان بورمن مطرح کرد که چند سال پیش‌تر «شلیک به هدف» را با موفقیت کامل روانه پرده سینماها کرده بود. بورمن با همکاری راسپو پالنبرگ جوان فیلمنامه‌ای 178 صفحه‌ای نوشت که هر سه جلد کتاب را پوشش می‌داد و آن زمان از عجیب‌ترین اسناد ادبی بود. با وجود داشتن انبوه صحنه‌های تماشایی و تکان‌دهنده، حدس زدن اینکه نسخه نهایی به یک شکست قطعی منجر شود چندان دور از ذهن نبود. هر چند خود بورمن بخش‌هایی از این فیلمنامه را در «اکس‌کالیبور» خود به کار برد.

    3. جادوگر دریازمین، مایکل پاول: جای خالی این یکی واقعا هنوز هم حس می‌شود. ترکیب بهترین فانتزی‌نویس آن نسل آمریکا با یکی از بهترین کارگردان‌های بریتانیایی تمام دوران‌ها برای اقتباس سینمایی از یکی از شاهکارهای ادبیات کودکان بسیار مناسب به نظر می‌رسید. تصور اینکه گزینه‌ای بهتر از پاول بتواند مجموعه «جادوگر دریازمین» اورسولا لوگویین را به فیلم تبدیل کند، خیلی سخت بود. هر چه باشد، پاول پیش‌تر استادی خود را در به تصویر کشیدن داستان‌های فانتزی در «دزد بغداد» و «مساله زندگی و مرگ» به رخ کشیده بود. آن دو کار نوشتن فیلمنامه را بر اساس دو کتاب اول سه‌گانه لوگویین در اواخر دهه 1970 آغاز کردند تا اوایل دهه 1980 ادامه دادند. از آنجا که نویسنده دنیایی غریب‌تر از داستان‌های جی‌کی رولینگ و تالکین خلق کرده بود، شیوه روایت پاول بر عمق ماجرا می‌افزود. قرار بود شرکت فیلمسازی فرانسیس فورد کوپولا هزینه تولید را تامین کند اما وقتی «یکی از قلب» کوپولا با سر زمین خورد و پاول در 1990 درگذشت، «جادوگر دریازمین» هم برای همیشه بایگانی شد.

    4. بیگانه 3، وینست وارد: شاید ستاره بخت او در این سال‌ها افول کرده باشد اما هر که نتیجه نخستین تجربه کارگردانی عکاس و فیلمساز نیوزیلندی را در «یک اودیسه قرون وسطایی» دیده باشد، بر استعداد و توانایی او مهر تایید می‌زند. والتر هیل و دیوید گیلر که می‌خواستند از فضای دو «بیگانه» پیشین خارج شوند، وارد را به همکاری دعوت کردند و فیلمنامه هم تایید شد. با آغاز پیش‌تولید در استودیو پاین‌وود برای ساختن یک سیاره چوبی، فیلمنامه به تدریج به سوی جنجالی شدن رفت و وقتی استودیو فاکس قرن بیستم پیش از آغاز فیلمبرداری حمایت خود را پایان داد، «بیگانه 3» وارد به بایگانی تاریخ رفت.

    5. گلادیاتور 2، نیک کیو: درست است! وقتی «گلادیاتور» ریدلی اسکات با آن داستان حماسی دوران روم باستان 500 میلیون در گیشه فروخت، حرف زدن از تولید یک دنباله اجنتاب‌ناپذیر به نظر می‌رسید. تنها مانع در این میان، کشته شدن قهرمان داستان در پایان فیلم اول بود. اسکات خیلی زود پای خود را از ماجرا بیرون کشید و ماموریت زنده نگه داشتن رویا به راسل کرو سپرده شد. او هم کیو را برگزید که می‌خواست داستان فیلم دوم را از بهشت موعود در افسانه‌های یونان باستان آغاز کند. ماکسیموس باید برای پیوستن به همسر و فرزند خود به جنگ یکی از خدایان برود و بازگشت او به زمین برای نبرد دریایی در کولیسیوم سیل‌زده پایان ماجراست. وقتی فیلمنامه به دست کرو رسید، پاسخ او یک جمله چهار واژه‌ای بود: «اصلا خوشم نیامد، رفیق!» بیرون آمدن این جمله از دهان ستاره‌ای که به نقش حضرت نوح پاسخ مثبت داده، یعنی «گلادیاتور 2» حتی اگر به مرحله تولید هم برسد، باید قید حضور کرو را بزند.

    برچسب ها

    دفترمشق کتاب
    ثبت نظر