به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، ایرج نوبهار از دوستان و شاعران کشورمان است که بواسطه عموی خود با استاد شهریار بواسطه همسایگی آشنا شد و سالها با این شاعر معاشرت داشت. به مناسبت 27 شهریور روز بزرگداشت شهریار یادداشتی را در اختیار خبرگزاری فارس قرارداده است.
امسال در شروع دهه محرم که مصادف است با روز شعر و ادب و باید نامی از استاد شهریار در این روز برده شود که ادبیات معاصر ما مدیون این استاد بزرگوار شعر و ادب ایران است. شهریار در تاریخ معاصر بلکه در طول تاریخ ادبیات، تنها شاعر تصویرپردازی است که تمام مسائل اجتماعی، شخصی، کردار و رفتارهای خود و اطرافیان و حتی پرواز پرندگان را با شعر تصویر کرده است. میتوان گفت ما در تاریخ ادبیات نظیر شهریار نداریم، شهریار سبک به خصوصی دارد که بیشتر منتقدین و اساتید ادب تصویرپردازی او را که با زیباترین واژهها نقش میپذیرد بینظیر دانستهاند.
شهریار از جوانی از وقتی عشق به سراغش آمد و پزشکی را رها کرد و سالها سرگردان در اقصی نقاط ایران تا نیشابور و مشهد بود، چند سالی مهمان کمالالملک بود که او نیز احترام خاصی به شهریار میکرد. این مطلب را در نوشتههایش مشاهده میکنیم، همچنین همنشینی با ملکالشعرای بهار و بزرگان آن زمان از شهریار چهره جاودانهتری ساخت. این چهره در عشق که پاک و با فضیلتهای اخلاقی و انسانی همراه است در تاریخ ادبیات بینظیر است. شهریار همه مسائل را با شعر همراه کرد و شعار زیبای ترکی او جاودانه شد، این سروده ها حتی به چند زبان ترجمه شده است. شهریار پس از چند سال از نظر دور بودن یک ارتقاء درک و روحی و مذهبی عرفانی مییابد، گرایش بیشتر شهریار از سال 1314 به بعد است، البته برخی نظر دیگری دارند اما نظر غالب این است.
شهریار به عارف و اندیشمند مبدل میشود، در عین حال مسلط به زبان عربی و فرانسه بود. آثاری که مطالعه میکرد هنوز هم توسط معدود اندیشمندان خوانده و تفسیر میشود. بنده اکثر این کتابها را به موزهها دادم وخصوصا موزه آذربایجان غربی تعدادی را هم در منزل دارم اما اعتراف میکنم شخصا هرگز حوصله مطالعه آن کتابها را نداشتهام. به علاوه اینکه اطلاعاتی در حوزه این آثار نداشتم و برخی اساتید هم اظهار عجز کردهاند.
شهریار به عشق معنا میدهند. نه تنها عشقی که فقط نیاز به دو چشم جادویی و جسمی داشته باشد. در تصویر شهریار عشق تقدس دارد و به تقدس میرسد که نسلهای آینده باید از آن بهره گیرند.
شهریار در بهار 1332 از تهران به تبریز مهاجرت کرد.علت آن هم ناراحتیهایی بود که به لحاظ روحی بر او وارد شده بود. در ضمن عادت شعرایی چون اوست که که اگر زمان زیادی در جایی بمانند احساس غربت میکنند این جملهای است که استاد خودش بارها میگفت.
اما نکته جالب و شاید کمتر شنیده شده این است که شهریار در تهران و خیابان پیروزی فعلی خانه ای در سال 1317 خریده بود، او این خانه را به نام «بیژن» برادرزادهاش کرده بود چرا که شهریار سرپرستی فرزندان برادرش را عهدهدار بود.
سرانجام به تبریز مهاجرت کرد اما در این مهاجرت لوازمی همراهش نبرد. نهایتا خانهای در خیابان تربیت تبریز اجاره کرد و پس از استقرار، بیژن وسایل اندکی برای خود و شهریار با اتوبوس به تبریز منتقل کرد. اما شهریار تا زمانی که در تهران زندگی میکرد تنها با اهل شعر و ادب تهران معاشر بود.
در تاریخ ادبیات تنها یک شهریار داریم. در آینده نیز شهریاری دیگر متولد نخواهد شد.
انتهای پیام/
برچسب ها